مربیگری ورزشکاران ناهمگون یکی از مهمترین نکات مربیگری ورزشیاست. یک مربی باید بتواند با ورزشکاران مختلف از لحاظ جثه نژاد زنگ فرهنگ بهره هوشی و حتی شرایط جسمانی متناسب با آنها برخورد کند. مربیگری این ورزشکاران بسیار حساس است و باید نکات مهمی در مواجه با آنها رعایت کرد در این مقاله فوتسال لرن نگاهی کاملی به این نکات دارد
مربیگری ورزشکاران ناهمگون
با بازیکنان جدیدتان در جلسه ای ملاقات می کنید طاها ۱۵ ساله و مهاجر افغانستانی است است. والدین او دو سال قبل به محله فقیرنشین شهر مهاجرت کرده اند. حسین ، پسری روستایی ، ۱۷ ساله و بالغ است.
رضا، پسر ۱۴ ساله سفیدپوستی که هنوز به سن بلوغ نرسیده، چاق است و از کمبود توجه و بیش فعالی رنج می برد. مصطفی، ۱۶ ساله، مهاجر عراقی است که بیشتر عمر خود را در فقر و در ارودگاه گذرانده است و یک پای اوهم مشکل دارد .
رسول ۱۷ ساله ای است که ساکن شهر از یکخانواده مرفع وپولدار است . مانند فیلم مأموریت ناممکن کاری که شما باید انجام دهید آن است که این تازه واردها را با بازیکنان خودتان هماهنگ سازید و یک تیم درست کنید.
این کار را چگونه انجام می دهید؟ کلید حل این مشکل مربیگری ناهمگون است. این مقاله می تواند به شما کمک کند.
مربیگری ناهمگون
هر چند بعید است با جمعی این همه ناهمگون رو به رو شوید، اما برای آنکه مربی کارآمدی باشید، باید منحصر بفرد بودن و تفاوت های فردی بازیکنان را بفهمید و این کار آسانی نیست. شنیده ام مربیان مغرور می گویند: مهم نیست ورزشکارانم چه کسانی هستند. با همه آنها یک جور رفتار می کنم. هر چند این پیام حاوی این معناست که با عدالت با بازیکنان رفتار می کنند، اما اینکه با همه آنها یک چور رفتار شود روش خوبی در مربیگری نیست.
در این مقاله خواهید آموخت چرا مجموعه ناهمگونی از نوجوانان را به شما معرفی کردم که در موارد زیر با هم متفاوت هستند:
بلوغ
فرهنگ
توانایی های بدنی و ذهنی
در گذشته، بازیکنانی که نیازهای خاصی داشتند، اغلب از تیم های ورزشی می بریدند یا جرأت شرکت در آن ورزش را نداشتند. اما اکنون آن روزها گذشته است. شما باید آماده باشید تا بازیکنانی را مربیگری کنید که تفاوت های زیاد و نیازهای متفاوتی در زمینه های بدنی، ذهنی، پزشکی، اجتماعی یا فرهنگی دارند.
در این مقاله نمی توانم همه آنچه را درباره تفاوت های فردی باید بدانید مطرح کنم، اما به شما کمک می کنم تا این تفاوت ها را بشناسید و توصیه هایی درباره مربیگری بازیکنان ناهمگون مطرح و شما را به سوی منابع اطلاعاتی بیشتر هدایت می کنم. بحث را با نگاهی به یک نوجوان شروع می کنم.
شناخت جوانان و نوجوانان
مربیگری نوجوانان و جوانان نوعی ماجراجویی است، زیرا نوجوانی و جوانی یکی از فعال ترین دوره های رشد انسان است. سال های نوجوانی و جوانی یعنی از ۱۱ تا ۲۱ سالگی تغییر شکل بارزی از کودکی به بزرگسالی رخ می دهد.نوعی دگردیسی است که از خارج شدن پروانه از پیله خود جذاب تر است. در این بخش به اختصار درباره ویژگی های تکاملی سال های ابتدایی نوجوانی (11 تا 14 سالگی)، و سال های میانی نوجوانی (۱۵ تا ۱۷ سالگی)، و سال های پایانی آن (۱۸ تا ۲۱ سالگی) بحث می کنیم.
ابتدای دوره نوجوانی (۱۱ تا ۱۴ سالگی)
میانگین سنی شروع جهش رشد در دختران 9.5 سالگی و در پسران 11.5 سالگی است. متوسط دختران سریع ترین رشد قدی را در 11.5 سالگی و متوسط پسران در 13.5 سالگی دارند.
بسیاری معتقدند نوجوانان هنگام جهش رشد با نوعی عدم توازن (فقدان چابکی، تعادل و هماهنگی) مواجه می شوند تا زمانی که امکان کنار آمدن با این تغییرات را پیدا کنند. اما شواهد علمی این نظریه را تأیید نمی کند.
قدرت بدنی در این دوره و دوره های بعدی نوجوانی در دختران و پسران افزایش می یابد. می توان با طراحی خوب برنامه های تمرین های قدرتی افزایش بیشتری بدان داد. با این وجود، پسران در مقایسه با دختران قبل از بلوغ تاحدودی در این زمینه برترند. این تفاوت پس از بلوغ تا حد چشمگیری بیشتر می شود.
در فعالیت هایی نظیر پریدن، پرتاب کردن، و دویدن، عملکرد پسران و دختران در این دوره به شکل یکنواختی افزایش می یابد، اما این افزایش عملکرد در دختران در سنین ۱۲-۱۳ سالگی تقریبا به نهایت خود می رسد. حال آنکه در پسران این افزایش عملکرد تا سال های بعدی نوجوانی و جوانی به شکل یکنواخت ادامه پیدا می کند.
نوجوانان به دلیل رشد سریع و فعال بودن، به تغذیه خوب و خواب بیشتر نیاز دارند.
بلند قدترین و قوی ترین پسران بویژه آنها که استعداد ورزشی دارند، به بیشترین مقبولیت و پذیرش در میان همتایان خود می رسند. این یکی از دلایل اهمیت فراوان ورزش در زندگی این گروه سنی است.
در این دوره سنی دختران و پسران – هر دو بالغ می شوند و با تغییرات جنسی چشمگیری مواجه می شوند که اغلب خودآگاهی فراوانی نسبت به آن دارند. در دختران رشد پستان ها و شروع قاعدگی پدیدار می شود. در پسران صدا بم تر و نعوظ آلت تناسلی اغلب و گاهی در لحظات نامناسب رخ می دهد. نوجوانان در ابتدای این دوره از لحاظ جنسی کنجکاو و کم کم به داشتن مکان اختصاصی نیازمند می شوند. حس خجالت برای آنها مفهوم پیدا می کند.
وضع ظاهری برایشان بسیار مهم است، بویژه در جمع همتایانشان.
وابستگی فزاینده ای به همتایان خود بویژه به هم جنسان پیدا می کنند. بنابراین، تمایل به هم رنگ جماعت شدن و پذیرش فرهنگ گروه سنی خود در آنها دیده می شود.
می خواهند مستقل تر باشند و ممکن است این تمایل را با جر و بحث بیشتر با بزرگسالانی که سرپرست آنهایند نشان دهند.
در جستجوی آن اند که کی اند و در دنیا به کجا تعلق دارند. درباره تغییرات جسمی و عاطفی خود اغلب احساس ناامنی می کنند. در نتیجه، نوجوانان در این سن ممکن است عصبی و تحریک پذیر باشند. از نظر روحی ممکن است روزی در اوج و روز دیگر در پایین ترین سطح باشند.
به تدریج به تفکر عینی تمایل پیدا می کنند و شروع به تفکر تجریدی می کنند. احتمالاتی را که در موقعیت ها و در نتیجه اعمالشان ممکن است پیش آید بررسی می کنند.
هم چنانکه رشد می کنند، درصدد افزایش ارزش های شخصی بر می آیند. در این زمینه بویژه از همسالان خود و بزرگسالانی که مورد احترام آنهایند تأثیر می پذیرند.
در این دوره نوجوانان سخت درصدهستند بیاموزند دیگران و خویشتن را بپذیرند.
سال های میانی نوجوانی (۱۵ تا ۱۷ سالگی)
بیشتر رشد فیزیکی دختران حول و حوش 14.5 سالگی و پسران حول و حوش 16.5 سالگی کامل می شود. در این سال ها رشد عضلانی پسران و افزایش چربی بدن دختران پدیدار می شود.
نوجوانان در این سن کمتر نگران تغییرات جسمی خویش اند و بیشتر به تمایلات جنسی خود می اندیشند. می خواهند با آنچه در فرهنگشان مردانه یا زنانه تلقی می شود رویاروی شوند.
این نوجوانان می خواهند خودشان برای خود تصمیم بگیرند تا بدین وسیله استقلال خود را نشان دهند، اما اغلب قاضیان خوبی نیستند و رفتارهای ناگهانی و بی اختیاری از آنها سر می زند. این رفتارها که همراه با احساس آسیب ناپذیری و تمایل به پذیرش خطر های استثنایی است به افزایش شمار تصادفات از جمله تصادفات اتومبیل و افزایش آمار تلفات در این گروه سنی منجر می شود. والدین، معلمان و مربیان باید با تعیین حدود و ثغوری برای آنها این نوجوانان را از چنین خطرهایی محافظت کنند.
گروه همسالان آثار عمیقی بر نحوه تفکر و زندگی این نوجوانان دارند. لباس و آرایش مو، تفریحات و فعالیت های فرهنگی و تصمیم گیری درباره خالکوبی یا سوراخ کردن گوش و بینی و جز آن تا حد چشمگیری تحت تأثیر گروه همسالان است.
از قبول مسئولیت و انجام آن احساس افتخار می کنند و هر روز بیشتر برای دیگران احترام قایل می شوند.
توانایی تفکر تجریدی در آنها افزایش می یابد.
و درک بهتری از آنکه اعمال حال بر پیامدهای آینده تأثیر می گذارند پیدا می کنند.
هر چند معمولا خودمحورند، با راهنمایی بیشتر دیگران را درک می کنند و ارزش کمک به دیگران را در می یابند و این در حالی است که کانون توجه را از خود به دنیای بزرگ تر پیرامون خویش معطوف می سازند.
سال های پایانی نوجوانی (۱۸ تا ۲۱ سالگی)
این جوانان که در حال تبدیل شدن به بزرگسالان اند، احساس ایمنی بیشتری دارند و خود را بهتر می شناسند. می دانند در چه کاری بهترند و در چه کاری چندان حرفی برای گفتن ندارند. با این وجود، بسیاری از آنها هنوز در جستجوی فهم این نکته اند که می خواهند با زندگی خود چه کنند. خوشبختانه، از آنجا که در این سن توانایی بیشتری در تفکر تجریدی دارند، بهتر می توانند برنامه ریزی درازمدت داشته باشند.
می توانند مستقل عمل کنند و از آنجا که احساس ایمنی بیشتری درباره خود دارند، تمایل دارند از توصیه های خانواده و سایر بزرگسالان مورد اعتماد استفاده کنند.
آنها با توجه به احساس نیازها و اولویت های شخصی هدف چینی می کنند و احتمال آنکه هدف های تعیین شده دیگران را رد کنند زیاد است.
در تأثیر گذاری بر تصمیم های گروه همسالان مهم اند، اما این جوانها تصمیم ها را نقادانه تر ارزیابی
می کنند و تصمیم های منطقی تری اتخاذ می کنند.
روابط خصوصی و خودمانی برای آنها بسیار مهم است. این ویژگی های کلی نوجوانان و جوانان است و به فرد خاصی تعلق ندارد. این ویژگی ها اطلاعاتی کلی از تفاوت ها در بلوغ این سال های پرتلاطم اما پرجاذبه در زندگی نوجوانان را به ما ارائه می دهد. این ویژگی ها را هنگام مربیگری ورزشکاران نوجوان در ذهن خود داشته باشید.
اکنون به ورزشکاران ناهمگونی که مربی آنها خواهید شد نگاه می کنیم. این کار را با متفاوت بودن بلوغ شروع می کنیم.
تفاوت ها در بلوغ
هر یک از ما دوره های سنی گوناگونی داریم و مشکل همین جاست. سن تقویمی همیشه با بلوغ جسمی، شناختی، عاطفی و اجتماعی بازیکنان یکی نیست. بنابراین، سن تقویمی اغلب بهترین راه برای گروه بندی نوجوانان در مسابقات به شمار نمی رود، زیرا ناعادلانه و خطر آفرین است. در این بخش تفاوت های بلوغ را بررسی می کنیم و اینکه این تفاوت ها چگونه بر مربیگری شما تأثیر می گذارند.
شناخت تفاوتهای بلوغ
در زندگی انسان دامنه تفاوت های فردی در ساختار جسمی بین سنین ۱۰ تا ۱۹ سالگی بیشتر از سایر دوره هاست.
در شکل زیر، پسر الف و پسر ب سن تقویمی یکسانی دارند؛ ۱۳ ساله اند. اما، از لحاظ سن آناتومیکی متفاوت اند (معمولا با عکس برداری اشعه ایکس از مچ دست، سن بیولوژیکی اسکلت را مشخص می کنند)
به سن آناتومیکی پسر الف مثل پسرانی است که سن تقویمی آنها ۱۰ سال است.
سن آناتومیکی پسر ب برابر سن تقویمی 15 سالگی است.
پسر الف ۱۳۷ سانتی متر قد و ۶۸ کیلوگرم وزن دارد، در حالی که پسر ب ۱۷۵ سانتی متر قد و
۸۸ کیلوگرم وزن دارد.
در ورزش هایی که در آنها درگیری و برخورد بدنی وجود دارد، پسر الف اگر در مقابل پسر ب بازی کند تا حد چشمگیری در معرض خطر آسیب دیدگی قرار می گیرد. در ورزش هایی که در آنها سرعت، قدرت و توان احتمالا نتیجه را تعیین می کند، پسر الف از پیش در وضعیت ضعیف تری قرار دارد. مشکل ورزش های رقابتی نوجوانان در همین نکته نهفته است.
گروه بندی بر اساس بلوغ
نوجوانان معمولا براساس سن تقویمی و جنسیت در مسابقات گروه بندی می شوند. به علاوه، در ورزش هایی مانند کشتی وزن نیز اهمیت دارد، زیرا عینی تر است، انجام آن آسان است، و سنتی است. اما ورزشکارانی که زودتر به بلوغ رسیده اند برتری از پیش تعیین شده ای دارند، در دو پژوهشی که درباره بازیکنان راه یافته به مسابقات جهانی لیگ کوچک انجام شد، ۵۰% آنها از نظر سن آناتومیکی یک سال جلو بودند. بازیکنان پرتاب کننده شروع بازی، بازیکن اصلی مستقر در ایستگاه و بازیکنان گیرنده و پرتاب کننده سمت چپ از نظر آناتومیکی هر کدام دو سال جلو بودند. در پژوهش دیگری، اعضای تیم مسابقات بین مدرسه ای، ۱۱ تا ۱۳ ماه از نظر بلوغ آناتومیکی جلو بودند. در چندین پژوهش دیگر نیز نشان داده شده است بهترین عامل پیش بینی کننده موفقیت در فوتبال و دو و میدانی آنگونه که انتظار می رفت مهارت های حرکتی یا اندازه بدنی نبوده بلکه سن آناتومیکی بوده است.
بی توجهی به تفاوت های بلوغ نه تنها موجب به خطر افتادن ورزشکارانی می شود که دیرتر به بلوغ می رسند، بلکه به بی عدالتی در مسابقه می انجامد.
در شرایط ایده آل، باید سن آناتومیکی ورزشکاران را بسنجیم و آنها را با توجه به بلوغ جسمانی در مسابقات گروه بندی کنیم، نه بر اساس سن تقویمی. اما تا زمانی که نتوانیم سن آناتومیکی را به آسانی ارزیابی کنیم، این امر ممکن نیست.
فعلا سنجش سن آناتومیکی آسان و مقرون به صرفه نیست. با این وجود، باید دو کار انجام دهید. اول آنکه اگر ورزش شما مستلزم سرعت، توان و قدرت است، بازیکنان را بیشتر با توجه به جثه و بلوغ جسمانی ظاهری جور کنید.
دوم اگر می بینید ورزشکاری با دیگران در مسابقه جور نیست و به نظر شما در خطر آسیب دیدگی قرار دارد، اجازه مسابقه به او ندهید. اجازه بازی دادن به چنین ورزشکاری، حتی اگر همان سن تقویمی سایر رقابت کنندگان را داشته باشد، کاری غیر مسئولانه است و بالقوه ممکن است به شکایت قانونی علیه شما بینجامد.
در آینده در مورد وظایف قانونی درباره تأمین ایمنی ورزشکاران خواهیم نوشت.
توصیه هایی به مربیان
موارد زیر توصیه های من به مربیگری ورزشکاران جوانی است که از نظر بلوغ جسمانی، شناختی، عاطفی و اجتماعی با یکدیگر تفاوت زیادی دارند.
۱- در تمرینها بازیکنان خود را با توجه به بلوغ فیزیکی آنها جور کنید تا خطر آسیب رسیدن به آنها که دیرتر به بلوغ رسیده اند کمتر شود.
۲- به آن دسته از بازیکنان خود که هنوز بلوغ فیزیکی نیافته اند کمک کنید بفهمند ساعت زیستی آنها فقط کمی از دیگران کندتر است و به زودی نوبت آنها هم می رسد. سعی کنید در تمرین ها آنها را با بازیکنانی با توانایی مشابه گروه بندی کنید. اما گاهی هم این فرصت را به آنها بدهید که از بازیکنان برتر چیزهایی یاد بگیرند. به جای تمرکز بر برد و باخت، آنها را به سبب پیشرفتشان تشویق کنید.
۳- به بازیکنان زودرسی که دیگر ستاره تیم نیستند کمک کنید درک کنند و بپذیرند اشکال از آنها نیست، بلکه دیگران به آنها رسیده اند و در برخی موارد هم پیشی گرفته اند. آنها را تشویق کنید تا تلاش خود را حفظ کنند و به آنها کمک کنید نقشی را در تیم بپذیرند که بتوانند به خوبی از عهده آن برآیند.
۴- بدانید ممکن است ورزشکاران با استعدادی داشته باشید که زودتر به بلوغ جسمانی رسیده باشند، اما از نظر اجتماعی و عاطفی به آن اندازه بالغ نشده باشند. ممکن است لازم باشد به آنها در زمینه موفقیت ورزشی شان کمک بیشتری کنید و در برخی موقعیتها از آنها در برابر وسایل ارتباط جمعی که ممکن است بخواهند از استعداد آنان بهره برداری کنند حمایت کنید.
۵- بازیکنان شما از نظر قابلیت های شناختی تفاوت های زیادی با یکدیگر دارند. برای آنهایی که در یادگیری کندترند، ممکن است لازم باشد آموزش ها را بیشتر تکرار کنید، مهارت های تکنیکی و تاکتیکی را خرد کنید و از آنها بخواهید بیشتر آنها را در تمرین تکرار کنند. ممکن است لازم باشد زبان ارتباطی خود را با این بازیکنان ساده تر کنید و در مقایسه با بازیکنان دارای رشد شناختی راهنمایی های بیشتری به آنها کنید.
۶- البته نباید هرگز بلوغ نیافتگی بازیکنان از نظر جسمانی، شناختی، عاطفی و اجتماعی را دستمایه شوخی قرار دهید و نباید به بازیکنان تیم هم اجازه چنین کاری بدهید. به بازیکنانتان کمک کنید بیاموزند به دیگران و این گونه تفاوتهای بلوغی احترام گذارند.
هنگامی که افراد با بلوغ زودرس برتری بیولوژیکی خود را از دست می دهند
در سال های میانی نوجوانی، بازیکنانی که در دبستان یا دوره راهنمایی بلوغ زودرس داشته اند و ستاره های ورزشی شده اند، گاهی برتری بیولوژیکی خود را در برابر افراد متوسط و دیررس از دست می دهند.
در پژوهشی که سال ها پیش انجام شده تنها ۲۵% افرادی که در دوره ابتدایی ستاره بودند توانستند در دوره متوسطه هم بدرخشند. این موضوع برای نوجوانانی که دیر رس هستند امیدوار کننده است، زیرا به آنها می گوید روز آنها فرا رسیده است.
بازیکنانی که بلوغ زودرس داشته اند، از دست دادن ستاره بودن ممکن است سازگاری روانی دشواری به دنبال داشته باشد. گاهی مربیان به اشتباه، نزول بازیکن ستاره را نه به بهتر شدن دیگران، بلکه به اشتباه به پای عدم تلاش لازم از سوی بازیکن زودرس می گذارند.
از آنجا که مربی و بازیکن به هر دو به علت بیولوژیکی بودن موفقیت اولیه بازیکن و به دنبال آن نزول او و از دست دادن موفقیت را درک نکرده اند، ممکن است ورزشکار دچار ناامیدی شود و ورزش را کنار بگذارد.
سایر تفاوتهای بلوغ
علاوه بر تفاوت های جسمی، باید به تفاوت های شناختی، عاطفی و اجتماعی بازیکنانتان توجه کنید.
بازیکنان شما از نظر توانایی ذهنی نیز با یکدیگر فرق دارند که این موضوع بر میزان یادگیری جنبه های شناختی ورزش مؤثر خواهد بود. برخی ورزشکاران ممکن است دیرتر به بلوغ شناختی برسند و برخی دیگر ممکن است اصولا در یادگیری کندتر باشند.
برخی نوجوانان در رسیدن به بلوغ عاطفی و اجتماعی از دیگران کند ترند و برخی دیگر به نظر می رسد هرگز در این جنبه ها به بلوغ نرسند. این تفاوت ها بر سرعت و میزان آموزش شما به بازیکنان و نحوه هدایت آنها در تجربه ورزشی شان مؤثر خواهد بود.
تفاوت های فرهنگی
اینکه ما که هستیم و چگونه به دنیای خود پاسخ می دهیم تا حد زیادی از محیطی که در آن رشد یافته ایم و زندگی کرده ایم تأثیر می پذیرد.
فرهنگ اصطلاحی است که استفاده می کنیم تا نیروهای اجتماعی ای را که افکار، اندیشه ها و تعامل ما را با دنیای خودمان شکل می دهند توصیف کنیم. وراثت عامل مهم دیگری است که رفتار ما را شکل می دهد. در ورزش اغلب از خود می پرسیم چه میزان از استعداد بازیکنان ارثی است و چه میزان از محیط اجتماعی بازیکن (فرهنگ) سرچشمه می گیرد.
در این بخش بررسی می کنیم میراث فرهنگی ما چگونه تفاوت های فردی را به وجود می آورند، تفاوت هایی که می خواهید در کار مربیگری خود بدان توجه کنید.
درک تفاوت های فرهنگی
فرهنگ به معنی آن بخش از محیط ماست که ساخته انسان است و در مقابل جنبه هایی قرار می گیرد که به طور طبیعی رخ می دهند. فرهنگ شامل چیزهای محسوس است مانند چگونگی لباس پوشیدن و غذا خوردن ما، اشیای تزئینی و اشیایی که در مراسم عبادی استفاده می شوند و ما آنها را می سازیم و حتی ورزش هایی که بازی می کنیم.
همچنین، چیزهای غیر محسوسی مانند نگرش ها، ارزش ها، الگوهای رفتاری، روش های یادگیری و نقش های اجتماعی از جمله عوامل فرهنگی محسوب می شوند. فرهنگ را از راه نهادهای اجتماعی مانند خانواده، مدرسه، گروه های همسالان، وسایل ارتباط جمعی، گروه های مذهبی و ورزش ها به نوجوانان خود آموزش می دهیم.
در گذشته در مورد مربیگری شخصیت صحبت کردیم و گفتیم سعی می کنیم ارزش های اخلاقی را از راه ورزش به گونه ای به نوجوانان بیاموزیم که نه تنها هنگام بازی روحیه ورزشکاری و جوانمردی داشته باشند، بلکه شخصیت خوبی از خود در همه جنبه های زندگی نشان دهند.
میراث فرهنگی
چنانچه در شکل زیر می بینید فرهنگ در سطوح بسیار گوناگونی عمل می کند. جامعه یک ملت درست مثل جامعه محلی، مدرسه یا باشگاه ورزشی است و همان گونه که در قبلا گفتیم تیم شما فرهنگ خاص خود را دارد.
عوامل گوناگونی تفاوت های فرهنگی را رقم می زنند که نژاد، قومیت، جنسیت، سوگیری جنسی، و طبقه اجتماعی از عوامل درجه اول آن به شمار می روند، عوامل دیگری مثل سن، بهداشت، دین، زبان و توانایی هم در این زمینه نقش دارند.
در کل، مجموعه عواملی که در شکل دادن میراث فرهنگی ما مؤثرند همگونی هایی در ما به وجود می آورند و از سوی دیگر هر یک از ما را با تفاوت هایی از دیگران منحصر بفرد می سازند.
جامعه ما آشکارا تنوع فرهنگی بیشتری می یابد. در جامعه ما تنوع زیاد فرهنگی دیده می شود و نفرات زیادی با نژادهای مختلف در کنار هم زندگی می کنند.
با استقرار مهاجران بیشتری عمدتا در شهرهای بزرگ، تنوع فرهنگی ما افزایش می یابد. هر چند، پذیرفته شده است این تنوع فرهنگی نقطه قوتی در جامعه ما خواهد بود، منبعی هم برای نژادپرستی، تبعیض نژادی، تحمل ننمودن سایر ادیان، تبعیض جنسیتی و ترس از گرایش های جنسی دیگران، و پیش داوری درباره طبقات اجتماعی خواهد بود و ورزش هم نمی تواند از این مسائل فرار کند.
دوره پیشرفته ای در جامعه شناسی ورزشی لازم است تا این مسائل را عمیقا بررسی کند. در این بخش فقط به این بحث می پردازیم که تفاوت های فرهنگی بین بازیکنان چگونه ممکن است در کار مربیگری شما تأثیر گذار باشد.
کلیشه ها و پیش داوری
در دنیای خود اشیا را طبقه بندی می کنیم، زیرا این کار به ما کمک می کند پیچیدگی ها را ساده کنیم. همچنین، تمایل داریم کلیشه هایی درباره افراد درست کنیم، زیرا به درک ما از پیچیدگی رفتار انسان کمک می کند. در اینجا چند نمونه خیلی ساده شده را عنوان می کنیم:
- آدم های مو قرمز عصبی اند،
- ورزشکاران زن همجنس بازنده
- یهودی ها پولدارند و فکر اقتصادی دارند.
- آمریکای جنوبی ها در عشق عالی اند.
- بازیکنان فوتبال کندذهن اند.
- سیاهپوست ها اهل ساز و دهل اند.
- آلمانی ها سرسخت اند.
- مردان سفید پوست پرش خوبی ندارند.
- آدم های کوتاه قد عقده خود کم بینی دارند.
در برخی موارد این کلیشه ها ریشه هایی در واقعیت دارند، اما در بیشتر موارد موهوم اند. کلیشه ها اگر عقیده های منفی درباره گروهی از مردم باشند که به رفتارهای متعصبانه درباره آنها بینجامد به پیش داوری تبدیل می شوند.
به عنوان مربی باید مراقب کلیشه های بی پایه و اساس و پیش داوری هایی باشید که ممکن است باعث رفتارهای غیر عادلانه درباره برخی بازیکنانتان شود. این موضوع چالشی واقعی است که هنگام انتخاب اعضای تیم با معرفی بازیکنانی که قرار است از ابتدا وارد زمین شوند یا دادن پست ها به بازیکنان پیش داوری ها را کنار بگذارید. این موضوع بدین دلیل چالش است که همراه با میراث فرهنگی خود وارد کار مربیگری شده اید و نحوه مربیگری شما به طور اجتناب ناپذیری از فرهنگتان تأثیر می پذیرد.
برای مثال، میراث فرهنگی شما ممکن است بر سخت کار کردن، تعهد، جدی بودن، و آنچه برخی خشک مذهبی می نامند تأکید داشته باشد. بازیکنان شما هم با پیشینه فرهنگی شخصی خود به تیم شما آمده اند که بر تفکر آنها درباره شما، هم تیمی ها و ورزش مربوط تأثیر گذار است. در برخی موارد فرهنگ مربی و برخی بازیکنان درباره روش برقراری ارتباط با یکدیگر تضاد پیدا می کند، از جمله تهاجمی و تحکمی بودن، متعهد بودن به ورزش، و اینکه بازیکنان چگونه در برابر اشتباهات و انتقادها پاسخ می دهند.
یکی از تفاوت های فرهنگی بین گروههای نژادی و قومی آن است که هنگام بازی کردن، ورزش ها تا چه حد جدی به نظر می رسند. برای مربی خشک مذهب درک بازیکنی از امریکای لاتین که در بازی بیشتر به جنبه تفریح اهمیت می دهد دشوار است.
هر چند ممکن است همین بازیکن تعهدی مانند دیگران در موفقیت در ورزش داشته باشد، شاید جدیتی که از نظر مربی اهمیت فراوانی دارد نشان ندهد، برخی مربیان هنگامی که بازیکنان مطابق انتظار شان پاسخ نمی دهند به اشتباه فکر می کنند بازیکنان به آنها اعتنایی ندارند، در حالی که انتظارات مربیان بر اساس میراث فرهنگی آنهاست و آنها باید این واقعیت را بپذیرند که بازیکنان هم بر اساس میراث فرهنگی خود نظرات دیگری دارند.
بهترین راه برای اجتناب از این گونه برخوردهای فرهنگی، آموختن بیشتر درباره فرهنگ بازیکنان است تا بتوانید نگرش ها و اعتقادات آنها را بهتر درک کنید.
انتظارات منفی
نوع دیگر پیش داوری که درونی تر نیز هست ممکن است به شکل انتظارات منفی از بازیکنان – با توجه به میراث فرهنگی آنها – بروز کند. بیشتر ما می دانیم دانش آموزان اقلیت ها و خانواده های کم درآمد از نظر درسی در مدرسه از دیگران ضعیف ترند؛
اما بسیاری از ما نمی دانیم که علت اصلی آن انتظارات کمتر معلم از آنهاست. در عوض، بسیاری از مردم معتقدند آنها ضعیف ترند، زیرا سعی کافی نمی کنند یا والدین آنها به موضوع اهمیت نمی دهند و یا فرهنگ آنها ارزش کافی برای تعلیم و تربیت قایل نیست.
چنانچه در مقاله مربوط به مهارت انگیزه دادن مربیان به بازیکنان آموختید انتظارات معلمان – مربیان از نوجوانان تحت راهنمایی آنها به صورت پنهان اما روشن به نوجوانان منتقل می شود و آنها که عزت نفس کمتری دارند اغلب تصمیم می گیرند طوری عمل کنند که از آنها انتظار می رود.
شما باید از اینکه انتظارات سطح پایینی را با رفتار خود – با توجه به تفاوت های فرهنگی – به بازیکنان منتقل کنید برحذر باشید. این موضوع یکی از قوی ترین و ویرانگرترین انواع تبعیض هاست که پوشیده و ناپیدا هم هست.
مربیگری با توجه به مسائل فرهنگی
ممکن است فکر کنید به عنوان مربی نباید به مسائلی مثل میراث فرهنگی توجه کنید و بازیکنان نیز باید تفاوت هایشان را فراموش کنند و بیاموزند که با فرهنگ حاکم سازگاری بایند. این تا حدودی درست است اما تعهد شما در به رسمیت شناختن اینکه هر بازیکنی منحصر بفرد است و باید با هر یک از آنها به طور مجزا کار شود چه می شود؟
چگونه می توانید تفاوت های فردی بازیکنان را باز شناسید، اگر میراث فرهنگی آنها را درک نکنید که بخشی مهمی از واقعیت وجودی آنهاست؟
توصیه هایی به مربیان
می توانید برای آنکه مربی حساسی به میراث فرهنگی باشید، کارهای زیادی انجام دهید. اگر با نوجوانانی که فرهنگ های گوناگونی دارند سر و کار دارید، به موارد زیر توجه داشته باشید:
۱- به میراث فرهنگی طبقات مختلف مردم حساس باشید و بدانید آنها ممکن است ارزش ها و اعتقادات متفاوتی داشته باشند برای یادگیری بیشتر این گونه تفاوت ها زمان کافی صرف کنید و در مربیگری خود به این تفاوت ها احترام گذارید
۲- به بازیکنان خود بیاموزید به میراث فرهنگی خود و دیگران احترام گذارند. فرصت هایی برای بازیکنان خود به وجود آورید تا میراث فرهنگی خود را با اعضای تیم در میان گذارند، با این هدف که درث و قدرشناسی از گوناگونی فرهنگها تقویت شود.
۳- حس روشنی از میراث فرهنگی و قومی خود و نحوه تأثیرگذاری آنها بر کار مربیگری خود داشته باشید. کارها و وظایف روزمره ای را که برای تیم خود تعیین کرده اید بررسی کنید تا ببینید آیا فراگیرند یا خیر. همیشه مراقب باشید میراث فرهنگی خود را به بازیکنانی که دیدگاههای دیگری دارند تحمیل نکنید.
۴- درباره تبعیض علیه بازیکنانی که نژاد، قومیت و پیشینه اجتماعی متفاوتی دارند مراقب خود باشید. نگران تفاوتهای پنهان باشید، از جمله دادن آموزش های کمتر، فرصتهای کمتر در بازی، و فرصتهای کمتر در تبادل نظر آنها با خود. از امتیاز دادن به رفتار بازیکنانی که پیشینه فرهنگی همدانی با شما دارند اجتناب کنید، و این را بپذیرید که همه ما تمایل داریم با آدم هایی باشیم که مانند خودمان هستند.
۵- مراقب باشید مبادا در ارتباط های ناپیدا، انتظارات، سطح پایینی را به بازیکنان به دلیل نژاد، پیشینه قومی یا طبقات اجتماعی آنها منتقل کنید. از هر یک از بازیکنان انتظارات سطح بالا اما واقع بینانه داشته باشید.
۶- چنانچه قبلا بحث شد، هنگام بحث درباره شخصیت سازی از مثال های داستانی گروه های فرهنگی گوناگون استفاده کنید .
۷- انضباط را درباره همه بازیکنان عادلانه برقرار کنید و مراقب باشید با بازیکنی از یک فرهنگ خاص سخت گیرانه رفتار نکنید.
۸- با آموزش فرهنگ تیم خود و احترام به تمایزهای فرهنگی بازیکنان سعی کنید توازن دشوار ساختن تیم متحدی از بازیکنانی با فرهنگ های گوناگون را برقرار کنید.
۹- اجازه ندهید بازیکنان از زبان نژادپرستانه، ضد جنسیتی خاص و اعمالی از این قبیل استفاده کنند. در عوض، به بازیکنان خود کمک کنید کلیشه ها و پیش داوری های کاذب را بشناسند و دفع کنند. اگر به برخی از بازیکنان اجازه پیش داوری و رفتارهای تبعیض آمیز را بدهید، ساختن فرهنگ تیمی قوی ناممکن خواهد بود.
۱۰- مشوق شرکت فعال والدین و سرپرستان در فعالیت های تیم باشید، بویژه آنهایی که از فرهنگ های اقلیت اند. بدین ترتیب بازیکنان یکدیگر را بهتر خواهند شناخت.
مربیان حساس به فرهنگ، اهمیت میراث فرهنگی را درک می کنند و درباره میراث فرهنگی بازیکنانشان چیزهایی می آموزند. آنگاه با توجه به این تفاوت ها مربی آنها می شوند. آنها موازنهای منطقی بین انتظار از بازیکنان برای سازگاری با فرهنگ تیم و میراث فرهنگی هر یک از آنها برقرار می کنند.
تفاوت های جنسیتی
در این بخش به تفاوت های جنسیتی و فواید آگاهی از آن در کار مربیگری می پردازیم. همچنین برابری جنسیتی را بررسی می کنیم.
درک تفاوت های جنسیتی
اصطلاح تفاوت های جنسیتی به عوامل اجتماعی تعیین کننده تعاریف مردانگی و زنانگی اشاره دارد. از سوی دیگر، تفاوت های جنسی با عوامل زیستی تعیین می شوند. برای مثال، این حقیقت که زنان به طور متوسط کوتاه قدتر و سبک تر از مردان اند و درصد چربی بیشتری در بدن دارند چیزی است که بیولوژی آن را تعیین می کند (تفاوتی جنسی)، اما این حقیقت که مردان بندرت دامن می پوشند اما بسیاری از زنان دامن می پوشند ریشه اجتماعی دارد (تفاوت جنسیتی)
برابری جنسیتی
در گذشته بزرگترین مسئله جنسیت در ورزش نابرابری فرصت ها برای دختران و زنان در شرکت در بازی های ورزشی و بهره مندی از فواید آن بود. این مسئله تاحدی اصلاح شده اما به طور کامل حل نشده است. با دیدن شکل ها، جنبه مثبت قضیه را ملاحظه کنید که افزایش فراوان شرکت زنان در ورزش در سطح دبیرستان و کالج را نشان می دهد.
بیشتر مردم به شرکت زنان در ورزش نگرش مثبتی دارند. این اندیشه بی اساس که زنان به لحاظ بدنی قادر به بازی کردن در ورزش ها نیستند و شرکت در ورزش ها باعث آسیب به اندامهای تولیدمثل آنها می شود و شکل فیزیکی مردانه به آنها می دهد، اعتبار خود را از دست داده است. در ۱۹۷۴، ماده قانونی ای تصویب شد و ۷۹ درصد مردم از آن حمایت کردند، به موجب این ماده فرصت های بیشتری برای شرکت زنان و دختران در ورزش ها به وجود آمد.
با این وجود، دختران و زنان هنوز برای کسب فرصت های برابر در ورزش از نظر امکانات، اعتبارات، پوشش، وسایل ارتباط جمعی و تعداد مربیان و مدیران زن تلاش می کنند. هر چند رسیدن به برابری وظیفهای اجتماعی است، من معتقدم هر مربی مسئول است که این مسئله را به روش های زیر بیان کند.
- چه مربی پسران هستید و چه دختران، به عنوان الگو، دختران را به شرکت در ورزش تشویق کنید.
- اگر مربی مردید بویژه ارزشمند است که سازمان خود را برای تأمین فرصت های بیشتر برای شرکت دختران و زنان در ورزش ها ترغیب کنید
- دختران و زنان ورزشکار را در رسیدن به حرفه مربیگری تشویق کنید.
- هنگام گفتگو با دانش آموزان، والدین و مردم این پیام را به آنها برسانید که به شکل ها فرصت های استخدام در حرفه های وابسته به ورزش باید برای همه برابر باشد.
- سازمان ورزشی خود را تشویق کنید تا حق شرکت مساوی در ورزش ها را برای زنان و مردان به رسمیت بشناسد.
ما از راه فرهنگ می آموزیم ویژگی های خاصی را به یک جنس یا جنس دیگر نسبت دهیم. آیا فکر می کنید مردان در مقایسه با زنان گرایش بیشتری به رقابت دارند یا آنکه زنان مهربان ترند یا مردان روحیه تهاجمی تر دارند و زنان شادترند؟
در این صورت ممکن است به تفکر دوباره در این باره نیاز داشته باشید که آیا مردم را با توجه به جنسیت آنها کلیشه کرده اید؟
از ۳۰ سال پژوهش درباره جنسیت آموخته ایم مردان و زنان بیش از آنچه متفاوت باشند همانندند.
۔
توصیه هایی به مربیان
به این توصیه ها در رفتار برابر با ورزشکاران دختر و پسر توجه کنید
نسبت به این تفکر کلیشه ای و فرضیه های نامعتبر ناشی از آن که مربیگری پسران و دختران باید متفاوت باشد حساس باشید.
صرف نظر از جنسیت سعی کنید ورزشکاران خود را افراد منحصر بفردی بشناسید و مربیگری شما با آنها مطابق با این شناخت باشد.
تفاوت های جسمی و ذهنی
دیدن ورزشکاری با یک پا یا یک پای مصنوعی که مسابقه دو سرعت ۱۰۰ متر را در بازی های پارالمپیک در کمتر از ۱۲ ثانیه می دود قابل توجه است. تماشا کردن حرکت ماهرانه ورزشکاران در مسابقه بسکتبال دانشکده با ویل چیر هیجان انگیز است. و شاهد بودن خوشحالی ورزشکاران عقب مانده ذهنی از شرکت در بازی های ورزشی المپیک ویژه الهام بخش است.
امروزه، ورزش دیگر قلمرو چند فرد با استعداد فوق العاده نیست. ورزش برای همه است، چه آنها که توانایی های بسیاری دارند و چه آنها که ندارند، افرادی از همه نژادها، قومیت ها و جنسیت و در همه سنین، از جوان و پیر.
هر چند ممکن است بهترین بهترین ها را مربیگری کنید، یعنی افرادی که سالم اند و استعدادهای فیزیکی دارند، ممکن است فرصت مربیگری ورزشکارانی را هم داشته باشید که از لحاظ بدنی یا ذهنی ناتوان اند.
در این مقاله مطالب بیشتری درباره مربیگری این قبیل ورزشکاران می آموزید، خواه آنها با ورزشکاران دیگری که سالم اند بازی کنند یا با ورزشکارانی که ناتوانایی های مشابهی دارند.
درک تفاوت های جسمی و ذهنی بازیکنان
هنگام بحث درباره بازیکنانی با ناتوانایی های جسمی ترجیحا باید از زبان خاصی استفاده کرد که بدان اشاره می کنم. ابتدا از فرد یاد کنید نه از نقص بدنی او، بنابراین، بهتر است بگویید ورزشکاری با عقب ماندگی ذهنی یا دونده نابینا یا اسکی باز پاراپلژیک تا آنکه بگویید عقب مانده ذهنی ورزشکار یا نابینای دونده یا پاراپلژیک اسکی باز. همچنین هنگامی که نقص بدنی تأثیر معکوسی بر اجرای فعالیت های فرد دارد، بهتر است از این نقص به عنوان ناتوانی یاد شود تا معلولیت.
انواع ناتوانیها
ورزشکاران ناتوان افرادی اند که بدون تغییر یا تعدیل در شکل وسایل ورزشی یا تمرین ها و یا تغییر مقررات بازی نمی توانند در ورزش ها شرکت کنند. دامنه نقص جسمی یا ناتوانی ای که ورزشکار را با مشکل مواجه می کند به اختصار بررسی می کنیم.
دسته بندی متداول ناتوانی در ورزش معلولان
نقایص جسمی
ناشنوایی، به معنی از دست دادن شنوایی است که درک سخنان را تنها از راه شنیدن ناممکن می سازد. برای شرکت در مسابقات ملی و بین المللی، نقص شنوایی باید دست کم در حدود ۵۵ دسی بل در گوش سالمتر باشد.
نابینایی، این عارضه نقایص کل میدان دید را شامل می شود، برای شرکت در مسابقات ملی و بین المللی، سه رده رقابتی وجود دارد که از نابینایی کامل تا شفافیت بینایی بیشتر از ۴۰ به ۶۰ تا ۳۰ به ۲۰۰ و محدودیت میدان دید از ۵ تا ۲۰ درجه است.
ناتوانی های جسمی
قطع عضو. افرادی که آرنج، مچ، زانو یا مفصل غوزک پا ندارند و یا یکی از این مفاصل هیچگونه حرکتی ندارد. برای شرکت در رقابت های ورزشی و گونه قطع عضو وجود دارد
آسیب مغزی، اختلال حرکتی ناشی از آسیب مغزی است. میزان آسیب دیدگی ممکن است بسیار متفاوت باشد. بنابراین، با توجه به میزان آسیب دیدگی، رقابت بین این گروه از ورزشکاران به هشت گروه تقسیم میشود.
آسیب های ستون فقرات مبتلایان افرادی هستند که ستون فقرات آنها آسیب دیده و به طور کامل یا ناقص کوادری پلژیکایا پاراپلژیک هستند، ورزشکاران مبتلا به آسیب ستون فقرات، مهمترین گروه ورزشکارانی هستند که با ویلچر در رقابت های ورزشی شرکت می کنند. سایر شرکت کنندگانی که از ویلچر استفاده می کنند عبارت اند از افرادی که از نقص مادرزادی ستون فقرات رنج می برند، قربانیان فلج اطفال، کسانی که دو پای آنها قطع شده است، و سایر ورزشکارانی که نمیتوانند از پاهایشان استفاده کنند. با توجه به میزان آسیب دیدگی ورزشکاران، هفت گروه رقابتی با ویلچر در ورزش ها وجود دارد. اس آترس ۳. این اصطلاح در زبان فرانسه به معنی دیگران است و اشاره به ورزشکارانی دارد که شرایط بدنی آنها حرکت را برایشان محدود می کند. ضمنا، نمی توان آنها را در سایر گروههای مشخص معلولان جای داد. برای ورزشکارانی از این دست هم شش گروه پیش بینی شده است.
ناتوانی های ذهنی
عقب ماندگی ذهنی. افرادی با ضریب هوشی کمتر از ۷۰ عقب مانده ذهنی تلقی می شوند. المپیک ویژه بین المللی سامانه ای برای طبقه بندی رسمی این قبیل رقابت کنندگان ندارد، اما رویکردی غیررسمی برای جورکردن آنها با استفاده از سن، جنسیت و توانایی ورزشی وجود دارد.
ناتواناییهای یادگیری. نوعی گسترده از اختلال در تکامل گویایی و زبان، مهارتهای آکادمیک مانند دیسلگزیا، و چند اختلال در هماهنگی حرکتی است. برای افراد مبتلا به این اختلالات، هیچ نوع برنامه ورزشی خاصی وجود ندارد. اختلال در تمرکز. این اختلال از لحاظ فنی اختلال یادگیری محسوب نمی شوند، بلکه اغلب به مشکلات یادگیری می انجامد. این نوع اختلال به کمبود توجه و بیش فعالی معروف است.
با هم یا جدا از هم
با توجه به اصلی اخلاقی، افراد دارای ناتوانایی های جسمی برای شرکت در بازی های ورزشی حقی برابر با افراد سالم دارند. از نظر قانونی، سازمان هایی که برنامه های ورزشی برگزار می کنند، صرف نظر از اینکه از اعتبارات دولتی استفاده می کنند یا خیر، باید فرصت های برابری برای معلولان فراهم آورند.
هیچ برنامه ورزشی ای نباید بین ورزشکاران با مربیان معلول تبعیض قایل شود و آنها باید از وجود تسهیلات لازم برای دستیابی ورزشکاران معلول به ورزش ها اطمینان حاصل کنند. همه مردم حق دارند در ورزش های تفریحی شرکت کنند و سعی کنند به سطح عالی رقابت های تیمی برسند، اما قانون این نکته را قید کرده است که هر فردی حق ندارد در تیم های ورزشی نخبگان بازی کند.
مربی تیمی هستید که همه بازیکنان آن سالم اند، اما ورزشکار معلولی دارید که می خواهد در تیم بازی کند.
بدیهی است با برخی معلولیت ها این کار ناممکن است، اما در مورد سایر معلولیت ها ممکن است امکان پذیر باشد.
تصمیم گیری درباره دادن اجازه شرکت فرد معلول در ورزشی که افراد سالم در آن شرکت دارند باید با نظر مشترک ورزشکار، والدین او، مشاور پزشکی، سازمان ورزشی و مربی اتخاذ شود.
این تصمیم گیرندگان باید هر نوع تسهیلات اضافی و مخصوص ورزشکار و ایمنی ورزشکار معلول و ایمنی سایر بازیکنان را در نظر گیرند.
چنانچه ورزشکاران معلول نتوانند با افراد سالم بازی کنند باید در جستجوی فرصت هایی برای بازی با افرادی باشند که معلولیت های مشابهی دارند. خوشبختانه، هر روز فرصت های بیشتر و بیشتری برای شرکت ورزشکاران معلول در انواع ورزش های گوناگون فراهم می شود. البته، ورزشکاران معلول همانند سایر ورزشکاران از مربیان خوبی سود می برند و سزاوار بهترین مربی اند.
توصیه هایی به مربیان
این توصیه ها را به گونه ای رعایت کنید که ورزشکاران معلول فرصتهای ورزشی برابری با دیگران داشته باشند.
۱- اگر تیمی مرکب از افراد سالم را مربیگری می کنید، باید تسهیلات منطقی برای شرکت افراد معلول در تیم را نیز فراهم کنید. با این وجود، اگر تأمین چنین امکاناتی ورزشکاران سالم عضو تیم را به خطر می اندازد، در مورد سلامت ورزشکار معلول خطری جدی است و با هزینه دستیابی لازم بیش از حد منطقی است و لذا این کار عاقلانه به نظر نمی رسد، پس از آنکه امکانات منطقی را فراهم آوردید، انتظار می رود ورزشکاران معلول مانند سایر اعضای تیم برای یافتن جایگاهی در تیم بازی کنند.
۲- چنانچه مربی افراد معلول اید، اولین وظیفه شما درک معلولیت ورزشکارانتان است. فهرست منابع پایان فصل را برای اطلاع بیشتر ملاحظه کنید.
۳- ورزش خود را به خوبی بشناسید چگونه می توانید آن را تعدیل کنید تا با نیازهای ورزشکاران معلولتان هماهنگ شوید.
۴- ورزشکاران معلولتان را به خوبی بشناسید. با آنها رفتار ویژه خودشان را داشته باشید، نه به دلیل معلولیتشان، بلکه به علت آنکه با هر ورزشکار رفتار ویژه و متناسب با او را دارد. وقتی با ورزشکاران معلول کار می کنید، بر آنچه می توانند انجام دهند، تمرکز کنید نه بر آنچه نمی توانند.
در ادامه فهرستی از توصیه های دیگری آمده است که کارن دپاو و سوزان گاورون (۱۹۹۵) در کتاب مفیدشان با عنوان معلولیت ها و ورزش ذکر کرده اند:
از ورزشکارانتان درباره آنچه می توانند انجام دهند و اینکه چگونه فعالیت ها را تعدیل می کنند اطلاعاتی به دست آورید.
با توجه به معلولیت ها و پیشرفت منطقی در یادگیری، مهارت ها را برنامه ریزی کنید.
هنگامی که ورزشکاران از شما کمک می خواهند آنها را کمک کنید، اما در این کار زیاده روی نکنید که به ناراحتی آنها بینجامد.
به ورزشکاران اجازه دهید خطر، موفقیت و شکست را تجربه کنند. بیش از حد از آنها مواظبت نکنید.
توانایی ورزشکاران معلول را دست کم نگیرید.
هنگام مربیگری ورزشکاران معلول، نسبت تعداد مربیان به ورزشکاران کمتر باشد.
راه هایی برای هماهنگ کردن ورزشکاران با معلولیت های مشابه پیدا کنید.
درباره پرسش های زیر بیندیشید..؟
ویژگی های کلیدی ای را که به عنوان مربی لازم است درباره گروه های سنی ابتدای نوجوانی (۱۱ تا ۱۴ سالگی)، دوره میانی (۱۵ تا ۱۷ سالگی و دوره پایانی (۱۸ تا ۲۱ سالگی) نوجوانی بدانید کدام اند؟
شما ورزشکاران را چگونه به بهترین وجه ممکن برای به خطر نیفتادن هنگام شرکت در تمرین ها و مسابقات جور می کنید؟
مربی حساس به مسائل فرهنگی چگونه است؟
برای برابری جنسیتی در ورزش چه می توانید انجام دهید؟
آیا جنسیت ورزشکاران شما باید بر نحوه مربیگری شما تاثیر گذارد؟
آیا میتوانید ورزشکاران معلول را در برنامه ورزشی خود جای دهید؟