داشتن هدف برای هر کاری اهمیت بسیارزیادی دارد. در دنیای مربیان هم داشتن هدف مربیگری یک چهارچوب مناسبی را جهت کار و پیشرفت ایجاد می کند این هدف مربیگری چیست؟ چه ویژگی هایی دارد و چگونه به وجود می آید؟کلا چه اهدافی را می توان در کار مربیگری داشت؟ این مقاله جامع از فوتسال لرن به تمام این سئوالات پاسخ می دهد پس با ما همراه باشید و در انتها با نظرات خود ما را راهنمایی کنید
اهداف مربیگری
هدف مربیگری و داشتن یک هدف مناسب در کار یک مربی اولین مرحله موفقیت یک مربی و ایجاد فلسفه مربیگری مناسب است. این مقاله کمکی است برای ایجاد یک هدف مربیگری مناسب به مثال زیر توجه کنید
نتیجه والیبال ۱۴ به ۱۳ است و یک امتیاز عقب هستید ، تیم مقابل سرویس میزند، و همینطور که توپ در زمین شما پایین میآید بازیکن سمت چپ ردیف عقب آن را دریافت میکند. سپس، بازیکن خط جلو (پاسور) کارش را زیبا انجام میدهد و با پاس خوبش بازیکن دیگرتان ضربه آبشار موفقیتآمیزی روی تور میزند و بازی را مساوی میکند. در همین حین، میبینید بازیکن سمت چپ خط عقب شما امی لنگد و احساس درد میکند. به نظر میرسد مچ پایش آسیبدیده باشد. تصمیم میگیرید وی را تعویض کنید، اما او با حرکات سر و دست به شما میفهماند میخواهد در بازی بماند. در تمام مدت مسابقه خوب بازی کرده و نقشش در کسب امتیاز ۱۴ بسیار بااهمیت بوده است. آیا او را از زمین بیرون میکشید یا اجازه میدهید در بازی بماند؟
اگر موقعیتی نظیر آنچه این مربی والیبال با آن مواجه | شد هنوز برای شما اتفاق نیفتاده است، حتماً روزی پیش خواهد آمد. باید تصمیمی بگیرید که ممکن است نهتنها بر یکی از بازیکنانتان، بلکه بر نتیجه مسابقه| تأثیرگذار باشد. فکر میکنید چه تصمیمی بگیرید؟
تصمیمگیری به هنگام موقعیتهای دشواری نظیر آنچه در بالا توضیح داده شد، به مقدار زیادی به هدف مربیگری شما بستگی دارد که بخش اصلی فلسفه مربیگریتان را تشکیل میدهد. یکی از مهمترین تصمیماتی که مربی باید بگیرید، تعیین اهدافی است که او و بازیکنانش درصدد رسیدن به آنهایند. آیا به
عنوان مربی به اهداف خود فکر کردهاید؟ طبیعی است که بگویید میخواهید مربی برنده باشید یا میخواهید به اهداف دیگری برسید. شخص از مربیگری چه میخواهید؟ در این نوشته خواهید آموخت
- سه هدف مربیگری اصلی ورزش،
- هدفهای اجتماعی برنامههای ورزشی و سازگاری هدفهایتان با اهداف جامعه،
- چشماندازی که در ورزش از پیروزی بهعنوان هدفدارید و هدفهای شخصیتان در مربیگری
خرید کتاب الکترونیکی اصول آموزش مربیگری ورزشی و طراحی تمرین
کتاب الکترونیکی اصول مربیگری ورزشی و طراحی تمرین
فرمت pdf
84 صفحه
972 کیلوبایت
سه نمونه از هدف مربیگری
اغلب اهداف مربیان را در سه طبقه کلی زیر تقسیم میکنند
داشتن تیم برنده
کمک به جوانان برای لذت بردن (کمک به سرگرمی جوانان)
کمک به رشد جوانان
رشد بدنی، با یادگیری مهارتهای ورزشی،بهتر شدن آمادگی جسمانی، بهبود عادتهای بهداشتی خوب، و جلوگیری از آسیبها.
رشد روانی، با یادگیری نحوه کنترل احساسات و گسترش احساس خود ارزشی
رشد اجتماعی، با یادگیری همکاری کردن در فضایی رقابتی و استانداردهای مناسب رفتاری.
کدامیک از این اهداف برای شما مهماند؟ پیروزی؟ لذت بردن سایرین به کمک به رشد جوانان ؟ | شاید فکر میکنید همه این اهداف ارزندهاند؟ اما آیا | هر سهبهیک اندازه مهماند؟ اگر قرار باشد از میان آنها یکی را انتخاب کنید، کدام را انتخاب میکنید؟ مربیان اغلب مجبورند از میان پیروزی حتی تا حد به خطر انداختن سلامت ورزشکار با رشد طولانیمدت یکی را انتخاب کنند. کدام را انتخاب میکنید ورزشکار یا رشد و تکامل درازمدت وی را؟
ارزیابی هدف مربیگری شما
پرسشنامه زیر را تکمیل کنید. این پرسشنامه به شما کمک میکند تا درباره هدفهای خود مبنی بر برنده شدن، لذت بردن و تکامل بدنی، روانی و اجتماعی ورزشکاران جوان تصمیم بگیرید.
(1) هر یک از جملات و سه گزینه ذیل آن را بخوانید.
(۳) گزینهای که ازنظر شما بیشترین اهمیت را دارد شناسایی کنید و سپس عدد ۳ را در مستطیل سفید مقابل آن بنویسید.
(۳) سپس، کماهمیتترین گزینه را شناسایی کنید و در مستطیل مربوط به آن عدد ۱ را بنویسید
(۴) در مستطیل سفید باقیمانده عدد ۲ را بگذارید.
(۵) نمرههای مربوط به هر ستون را باهم جمع کنید و حاصل جمع را در مستطیل مربوط به جمع امتیازها قرار دهید.
(۶) هرچند در برخی مواقع ممکن است هر سه انتخاب ازنظر شما مهم باشند، حتماً مهمترین و کماهمیتترین آنها را شناسایی کنید. سعی کنید پاسخهای شما به سؤالها تا حد امکان صادقانه باشد.
اکنون اجازه دهید درباره پاسخهایتان به پرسشنامه بحث کنیم. جمع امتیازات در هر ستون باید بین ۳ تا ۹ باشد، هر چه حاصل جمع بزرگتر باشد، نشانه آن است که تمرکز شما بر آن بخش بیشتر است. ستونهای اول، دوم و سوم به ترتیب نشاندهنده اهمیتیاند که برای رشد و تکامل ورزشکاران، لذت بردن و پیروزی قائلید.
امتیازهای بسیاری از مربیان نشان میدهد ازنظر آنها پیروزی کمترین اهمیت و کمک به رشد و تکامل بدنی، روانی و اجتماعی ورزشکاران بیشترین اهمیت را دارد. آیا شما هم همینطور پاسخ دادهاید؟ البته، این بهترین جوابی است که میتوان انتخاب کرد و پاسخ دادن به چنین پرسشنامههایی کار سادهای است. اما آیا بهراستی چنین مربیای هستید؟ آیا واقعاً معتقدید برنده شدن کمترین اهمیت را در بین این سه هدف دارد؟
هیچچیز بهاندازه اهمیتی که به مقوله پیروزی میدهید در نحوه مربیگری شما تعیینکننده نیست. اغلب، مربیانی که اظهار میدارند پیروزی کمترین اهمیت را دارد، هنگام مربیگری اینطور رفتار نمیکنند برای مثال، مربیانی که تنها به بهترین ورزشکاران خود امکان بازی کردن میدهند، آنهایی که از ورزشکاران آسیبدیده بازی را میگیرند یا کسانی که بر سر بازیکنانی که اشتباه کردهاند فریاد میکشند، ثابت میکنند پیروزی برایشان مهمتر از رشد بازیکنان است.
صادق باشید. آیا گاه بر پیروزی بیشازحد تأکید میکنید؟ آیا برخی اوقات تصمیماتی میگیرید که نشان میدهند بیشتر نگران پیروزی هستید تا رشد و تکامل ورزشکارانتان؟ در جوامعی که بیشازحد به پیروزی بها میدهند، چنین رفتاری ساده است. بهزودی از شما خواهم خواست تا دراینباره بیشتر بیندیشید، اما اجازه دهید ابتدا نگاهی به هدفهای اجتماعی برنامههای ورزشی بیندازیم.
هدفهای اجتماعی
بهعنوان سخنگوی خود گمارده جامعه معتقدم هدفهای اجتماعی برنامههای ورزشی ما در درجه اول کمک به رشد بدنی، روانی و اجتماعی جوانان است و جامعه از شمای مربی انتظار دارد ارشد» را هدف شماره ۱ خود قرار دهید. بهعلاوه، وقتی برای رسیدن به این هدف بلندمدت تلاش میکنید، جامعه شمارا تشویق میکند تا به هدفهای درجهدو و کوتاهمدت پیروزی و سرگرم کردن دستیابید.
بااینهمه، گاه به نظر میرسد جامعه به پیروزی بیشتر از رشد و تکامل ورزشکاران اهمیت میدهد، زیرا بدیهی است این برندگان هستند که پاداش میگیرند.
بااینوجود، این پیام را، علیرغم همه جاذبههایش، افراد غیر خردورزی مطرح کردهاند که ارزش ورزش در جامعه را عمیقاً درک نمیکنند و این پیامی است که شما باید با آن مقابله کنید.
خرید کتاب الکترونیکی اصول آموزش مربیگری ورزشی و طراحی تمرین
کتاب الکترونیکی اصول مربیگری ورزشی و طراحی تمرین
فرمت pdf
84 صفحه
972 کیلوبایت
برنامههای ورزشی تفریحی در مقایسه با برنامههای ورزشی رقابتی
در برنامههای ورزشی جامعه ما، تأکید بر پیروزی یکسان نیست. چنانچه در شکل زیر میبینید، دریکی از دو انتهای پیوستار، برنامههای ورزشی تفریحی راداریم که هدفهای اصلی و کوتاهمدت آنها عبارتاند از لذت بردن و یادگرفتن بازی. بدیهی است پیروزی هدف دوم آنهاست. در انتهای دیگر پیوستار، برنامههای ورزشی رقابتی راداریم که اهداف اصلی و کوتاهمدت آنها عبارتاند از پیروزی و عملکرد (ورزشی) خوب. لذت بردن از ورزش هدف دوم آنهاست.
برنامههای ورزشی تفریحی و رقابتی – هر دو ۔ مادامیکه هدف بلندمدتشان کمک به رشد ورزشکاران است، در درجه اول اهمیت باقی میمانند. اما یکی از مشکلات جدی برنامههای ورزشی جامعه ما این است که مربیان، مدیران، والدین و حامیان تیمهای تأکید بیشتری بر هدف کوتاهمدت پیروزی دارند تا هدف بلندمدت رشد ورزشکاران. دومین مشکل جدی تفاوتی است که گاه بین اهداف کوتاهمدت برنامههای ورزشی تفریحی و رقابتی و اهداف کوتاهمدت مربیان وجود دارد.
لحظهای به شکل بالا نگاه کنید. سمت چپ ستون عمودی هدفهای برنامه ورزشی را نشان میدهد که از تفریحی تا رقابتی فرق میکند و ستون افقی هدفهای مربی را نشان میدهد که بازهم از تفریحی تا رقابتی فرق میکند. زمانی که بین اهداف برنامه و اهداف مربی سازگاری وجود نداشته باشد، دو مشکل به وجود میآید که عبارتاند از:
- مربیان، هدفهای رقابتی را در برنامه ورزشی تفریحی انتخاب میکنند (خانه د). در مقابل، بازیکنان برنامه ورزشی تفریحی را انتخاب میکنند، زیرا هدفشان یادگیری نحوه اجرای ورزش و لذت بردن از آن است. در اینجا بین مربی که هدفش در درجه اول پیروزی است با بازیکنان تعارض به وجود میآید. تعارض به دلیل ناسازگاری هدفها تقریباً قطعی است.
- مربیان، هدفهای تفریحی را در برنامه ورزشی رقابتی تعقیب میکنند (خانه الف این حالت کمتر اتفاق میافتد، اما در صورتی رخ میدهد که مربیان تیمهایشان را بهاندازه کافی برای رقابت با حریفان آماده نکرده باشند و به بازیکنان سرآمد خود اجازه شرکت در مسابقه را ندهند که پیامد آن نارضایتی بازیکنان، مدیران و والدین از مربی است. برای جلوگیری از این مشکلات، باید اطمینان حاصل کنید هدفهای کوتاهمدت مربیگری شما باهدفهای کوتاهمدت برنامه ورزشیای که مربی آن هستید، سازگار باشد (خانههای ب و ج). اگر هدفهای مربیگری شما باهدفهای برنامه سازگار نباشد، باید هدفهای برنامه ورزشی را بپذیرید و متناسب با آن تیم را رهبری کنید. یا باید در برنامه ورزشیای مربیگری کنید که باهدفهایتان سازگار باشد.
همچنین، مشکلات زمانی به وجود میآیند که هدفهای مدیران، بازیکنان و والدین باهدفهای برنامه ورزشی سازگار نباشند؛ یا وقتیکه هدفهای هر طرف – یعنی مربی، مدیر، والدین و بازیکنان – باهم سازگار نباشند، در زیر چند نمونه را میبینید
- بازیکنی هدفهای تفریحی را در برنامه ورزشی رقابتی دنبال میکند. مربیان اغلب هنگام مواجهشدن با بازیکنان مستعدی که چندان اشتیاقی به پیروزی وبرتری ندارند و صرفاً برای لذت بردن بازی میکنند مأیوس میشوند.
- والدین نوجوانان خود را حتی زمانی که فرزندانشان فاقد استعداد و انگیزه لازم برای دستیابی به هدفهای رقابتیاند، برای شرکت در برنامه ورزشی رقابتی در فشار میگذارند، باوجودآنکه فرزندانشان برنامه ورزش تفریحی را ترجیح میدهند.
- مدیری به هدف رشد و تکامل طولانیمدت اولویت میدهد و مربی اولویت را به پیروزی میدهد.
چنانچه ملاحظه میکنید بسیاری از مشکلات در ورزش در اختلاف در هدفها ریشهدارند – آیا هدف اصلی و بلندمدت جامعه رشد ورزشکار است تا لذت بردن و پیروزی – و تفاوتهایی که در هدفهای کوتاهمدت برنامههای ورزشی تفریحی و رقابتی دیده میشود کدام آند؟
فلسفه پیروزی
از شما میخواهم هدف زیر را زیربنای فلسفه | مربیگری خود در نظر بگیرید، بسیاری از سازمانهای ورزشی ملی، مربیان باتجربه و موفق در تمام ردهها، | مربیان حرفهای و پزشکان این هدف را تأیید میکنند. امیدوارم شما نیز آن را حمایت کنید و مهمتر آنکه آن را بهکارگیرید. آن هدف عبارت است از:
این مطلب شعار برنامههای آموزش ورزش در امریکاست و بدان معنی است که هر تصمیمی که میگیرید و هر رفتاری که بروز میدهید باید در درجه اول مبتنی بر مصالح ورزشکارانتان باشد و سپس به این نکته توجه شود که احتمال پیروزی ورزشکاران با تیم را افزایش دهد.
نخست ورزشکار شدن، دوم پیروزی مبنای فلسفی حقوق قانونی ورزشکاران جوان را تشکیل میدهد (شکل بالا). لحظهای به این حقوق بیندیشید. حتی اگر برای نوجوانان نوشتهشده باشند، ورزشکاران همه سنین را نیز در برمیگیرد. آیا تاکنون به این موضوع اندیشیدهاید که مربیگری شما چگونه میتواند باعث سلب این حقوق ورزشکاران شود؟ آیا تاکنون فکر کردهاید روش مربیگری شما چگونه میتواند به ورزشکاران کمک کند تا از این حقوق لذت ببرند؟
نخست ورزشکار شدن، دوم پیروزی در بیان ساده است، اما عمل کردن بدان کار آسانی نیست. امروزه، برخی سازمانهای ورزشی را مدیرانی اداره میکنند که به این دلیل که پیروزی هدف شخصی آنهاست و یا از طرف دیگران تحتفشارند، از مربیان میخواهند این هدف را وارونه کنند؛ یعنی نخست پیروزی، دوم ورزشکار شدن، مربیانی که استادانه به جوانان کمک میکنند تا انسانهای بهتری شوند اما در مسابقه پیروز نمیشوند بازنده شناخته میشوند و اغلب اوقات اخراج میگردند. این حقیقت تأسفانگیز ورزش امروز است؛ اما با برنامههای آموزش ورزش، افزایش شمار مدیران روشنبین، و مربیان معتقد به فلسفه نخست ورزشکار شدن، دوم پیروزی شرایط تغییر خواهد کرد. درنهایت، مهم نیست چند بازی برنده میشوید، بلکه آنچه اهمیت دارد کمک به جوانانی است که درصحنه زندگی پیروز شوند.
تلاش برای پیروزی
انتخاب شعار نخست ورزشکار شدن، دوم پیروزی، بهعنوان هدف به مفهوم نادیده انگاشتن پیروزی نیست. هدف کوتاهمدت هر رقابتی پیروزی است. تلاش برای پیروزی در چارچوب قوانین و مقررات مسابقه باید هدف هر مربی و بازیکنی باشد. مایکل نواک (۱۹۷۹: ۲۱۵) در کتاب خود با عنوان لذت ورزش می نویسد:
ورزش (بازی) کردن بدون تلاش برای پیروزی، نوعی تقلب از سوی ورزشکار است. تلاش برای پیروزی جزئی از مسابقه لذتبخش به شمار میرود.»
ونس لومباردی میگوید:
پیروزی همهچیز نیست، بلکه تنها چیز موجود است.»
حقیقت این است که این جمله را گزارشگری به تحریف نقل کرده است. اصل گفته لومباردی این است: پیروزی همهچیز نیست، اما تلاش برای پیروزی همهچیز است. این گفته بهدرستی فلسفه مربیگری او را منعکس میکند.
آیا این بدان معناست که بر خود پیروزی نباید تأکید شود، بلکه باید بر تلاش برای پیروزی تأکید کرد؟ آیا این به معنای در جستجوی پیروزی بودن است؟ رویای به هدف بیشتر از خود هدف، احساس لذت بردن از ورزشها را میسازد. بسیاری از ورزشکاران برجسته باصداقت اعتراف میکنند بهترین خاطرات ورزشی آنها تنها خود پیروزیها نبودهاند، بلکه ماهها آماده شدن و انتظار و تلقین به خود در قبل و هنگام مسابقات بوده است که بهترین لحظه عمر آنها را تشکیل میدهد.
تعهد
رقابت و تلاش برای پیروز شدن از منظر دیگری نیز مهماند. امروزه، درباره جوانان منحرف، فقدان تعهد آنها به عرف جامعه و عدم تمایلشان به رسیدن به برتری را زیاد میشنویم، متأسفانه، رفتار بسیاری از جوانان در خانه، مدرسه و عبادتگاهها نشانهای از شایستگی و متعهد بودن آنها ندارد. اما در نزد بیشتر جوانان، ورزش فعالیتی مهیج و مبارزهای است که ارزش دنبال کردن را دارد. چرا؟ معتقدم آنها جذب مسابقات میشوند زیرا در آن امکان مقایسه تواناییها و تلاشها، تلاش برای پیروزی و رسیدن به بهترین نتیجه وجود دارد.
کانب اسمیت یکی از این جوانان غیر متعهد بود. او که بسیار تنبل و بی علاقه به انجام تکالیف مدرسهاش بود، بیشتر اوقات خود را با نشستن در خانه، تماشای تلویزیون و خوردن میگذرانید که نتیجه آن اضافهوزن بود. کالب به دلایلی برای بازی فوتبال از خانه خارج شد و سرانجام جایی برای مبارزه کردن یافت. برای عضویت در تیم، مربی از او خواست
4/۵ کیلوگرم وزن کم کند و سطح نمرههای مدرسهاش را هم افزایش دهد. والدین و معلمانش ماهها برای وادار کردن او به انجام این دو کار تلاش کرده بودند، اما هرگز به موفقیتی دست نیافتند. حالا او این کارها را با اشتیاق انجام می داد تا شانس حضور در بازی را پیدا کند!
درباره برخی مشکلات مدارس، جیمز کول من، یکی از آموزگاران برجسته، معتقد است دستاورد عالی انسانی زمانی تحقق مییابد که مردم به انجام کاری تعهد پرشور داشته باشند. تنها در این صورت است که تلاش کامل و متمرکز آنها ممکن است به نتیجه برسد، اما در این حالت هم موفقیت صد درصد تضمین نمیشود، ورزش این تعهد را در فرد به وجود میآورد و اغلب نتیجه آنیک دستاورد بزرگ شخصی است.
جیمز میشتر، نویسنده مشهور، در مقدمه کتابش با عنوان ورزش در آمریکا (۱۹۷۹) نوشته است ورزش چگونه با جدا کردن او از خیابانها و دور کردنش از محیط مستعد جنایت، زندگیاش را نجات داده است. این داستانی است که اغلب ورزشکاران مشهور و نهچندان مشهور مثل خود من نقل میکنند. به جد معتقدم زندگی من به دلیل حضورم در ورزش بسیار بهتر شده است. یکی از درسهای ورزش، یعنی تعهد به من بسیار کمک کرد تا در مدت ۲ سال به نوشتن این کتاب استمرار ببخشم.
رفتار اخلاقی
عنصر رقابت در ورزش از جهت دیگری نیز اهمیت دارد. با ورزش، جوانان ازنظر اخلاقی رشد میکنند. آنها بدینوسیله میتوانند رموز اساسی اخلاقیات را که قابلتبدیل به رموز اخلاقی زندگی است بیاموزند. ورزش رقابتی است که در آن پیروزی موضوعی ارزشمند است و زمینه را برای رسیدن به رشد اخلاقی در سطوح بالا فراهم میکند.
فرض کنید در یک بازی تنیس تفریحی بین شارون و سوزان، سوزان برای امتیاز پیروزی روی خط سرویس قرار میگیرد. وی سرویس را به زمین شارون میفرستد و امتیاز نهایی را کسب میکند. شارون هم پیروزی سوزان را تأیید میکند و به وی تبریک میگوید. زمانی که برای تفریح و سرگرمی تنیس بازی میکنید و چیز زیادی برای از دست دادن وجود ندارد، پذیرش شکست کار سختی نیست. همین بازی را در نظر بگیرید، اما این بار پیروزی بهمنزله دستیابی به قهرمانی ایالتی است، فرد شخصیت بسیار برجستهای باید داشته باشد تا در این شرایط نیز همان رفتار را از خود نشان دهد.
در ورزشهای رقابتی اغلب اخذ چنین تصمیمات اخلاقیای ضروری است. جوانان فرصتهایی به دست میآورند و از بزرگسالان هم الگوبرداری میکنند) تا رفتارهای اخلاقی مناسب را یاد بگیرند. اتخاذ تصمیم اخلاقی مناسب در مسابقهای که پیروزیتان بسیار ارزشمند است، آزمون واقعی شخصیت است و فرصت مناسبی است برای ساختن شخصیت
دیدن چشمانداز پیروزی
فراموش نکنید هرچند تلاش برای پیروزی هدف مهم مسابقه به شمار میرود، مهمترین هدف شرکت در ورزش نیست. صرفنظر کردن از هدفهای بلندمدت یعنی کمک به رشد جسمانی، روانی، اجتماعی ورزشکاران زمانی که پای هدف کوتاهمدت پیروزی به میان میآید کار سختی نیست، زیرا پاداشها و جوایزی که به افراد پیروز میدهند وسوسه کننده است. صرفنظر از پیامهای گوناگون جامعه، پیروزی یا تلاش برای پیروزی هرگز مهمتر از سلامتی ورزشکاران نیست. از خودتان بپرسید آیا میتوانم نهتنها هنگام تمرین بلکه در گرماگرم مسابقه، نهتنها هنگام پیروزی بلکه در زمان باخت، نهتنها زمانی که مدیرم حمایتم میکند بلکه زمانی که وی مرا برای پیروزی تحتفشار قرار میدهد بازهم دست از هدفهای بلندمدت نکشم؟
وقتی در برنامههای ورزشی چشمانداز پیروزی در نظر باشد، جوانانی ساخته میشوند که از ورزش لذت میبرند، برای رسیدن به برتری تلاش میکنند، حاضرند برای اینکه یاد بگیرند خطر اشتباه کردن را بپذیرند، و با کمک تشویق و نیز انتقادهای سازنده رشد میکنند. وقتی پیروزی در چشمانداز قرار میگیرد، در تعقیب پیروزی جایی هم برای سرگرمی و لذت بردن وجود دارد و یا به تعبیر درستتر، تعقیب پیروزی خود لذتبخش میشود. با رهبری مناسب و هدایت مؤثر، برنامههای ورزشی جوانانی میسازد که مسئولیتها را میپذیرند، دیگران را میپذیرند و مهمتر از همه خودشان را میپذیرند.
هدفهای شخصی شما
در پروردن فلسفه مربیگریتان، باید نهتنها به هدفهای مربیگریتان و هدفهای برنامههای ورزشیتان، بلکه باید به آنچه شخصاً از مربیگری میخواهید توجه داشته باشید. چرا میخواهید مربی شوید؟ آیا دلیل آن این است که میخواهید از راه ورزش به جوانان کمک کنید؟ آیا برای گذران زندگی خود، نشان دادن اطلاعات ورزشیتان، یا دستیابی به محبوبیت اجتماعی با رسیدن به شهرت مربیگری میکنید؟ ممکن است به دلیل روابط اجتماعی، عشق به ورزش، سرگرمی، سفر با درآمد مربیگری کنید، همه این موارد و خیلی از هدفهای دیگر، دلایل شخصی مناسبی برای مربیگریاند. باید به برخی هدفهای خود دستیابید، در غیر این صورت بهتر است دست از مربیگری بکشید.
مربیان گاه منکر میشوند هدفهای شخصی دارند. شاید به این دلیل که معتقدند تنها ادعاهای بشردوستانه دلایل اجتماعی قابلقبول برای کمک به ورزشکاران است. قطعاً داشتن انگیزههای بشردوستانه امر پسندیدهای است، اما در کنار آن به دنبال ارضا و رسیدن به هدفهای شخصی خود بودن نیز امر ناپسندی نیست، البته تا زمانی که دنبال کردن این هدفها به قیمت به خطر افتادن سلامت ورزشکاران نباشد
در جدول ۲-۱، برخی دلایل شخصی مربیگری را ذکر کردهام که میتوانید در ارزیابی هدفهای شخصی خود از آن استفاده کنید
- ابتدا همه دلایل را بدون ارزیابی میزان اهمیت آنها بخوانید
- سپس درجاهای خالی، دلایل دیگری را که به آنها معتقدید، اضافه کنید.
- اکنون، میزان اهمیت هریک از دلایل را برای خود مشخص کنید
به دلایل و امتیازات خود در هر یک از موارد نگاهی بیندازید و بررسی کنید آیا بین هدفهای شخصی مربیگری آنان و هدف کمک به رشد ورزشکاران تضادی وجود دارد یا خیر، برای مثال، اگر شناخت شخصی یا قدرت در بین هدفهای شخصی مربیگریتان وجود دارند، باید تلاش کنید تا این هدف در جایگاهی بالاتر از علاقهتان به ورزشکاران قرار نگیرد. هنگام رقابتهای فشرده، بهویژه باید از ورزشکاران غافل نشوید و فقط به هدفهای شخصیتان توجه نکنید. این خطر قابلپیشگیری است. لازم است فقط خود را بهخوبی بشناسید و فلسفه نخست ورزشکار شدن، دوم پیروزی را هرگز فراموش نکنید.
نتیجهگیری
مربیان موفق، تفاوتهای بین هدفهای مسابقهای خود، هدفهای شرکت ورزشکارانشان و هدفهای شخصیشان را میدانند. مربیان موفق برای پیروزی در هر مسابقهای تلاش میکنند، حتی درصورتیکه بدانند پیروزی بعید به نظر میرسد. همچنین میدانند پیروزی هدف بازی است و باید با رعایت قوانین و مقررات موجود ورزش مربوط و بدون آسیب رسیدن به ورزشکاران به آن دستیافت. مربیان موفق به رشد جسمانی، روانی و اجتماعی ورزشکاران کمک
میکنند. مربیان موفق بدون به مخاطره انداختن سلامتی ورزشکاران برای رسیدن به هدفهای شخصی خود تلاش میکنند.
بهعلاوه، مربیان موفق برای رسیدن به ۳ هدف زیر راهحلهایی مییابند
- داشتن تیم برنده
- کمک به جوانان برای لذت بردن
- کمک به رشد جسمانی، روانی، اجتماعی جوانان