چرخش در فوتبال مدرن بیش از هر زمان دیگری مورد توجه قرار گرفته است. همانطور که ما تشکیلات را به عنوان اتصالات متقابل پویا بین گروه هایی از بازیکنان در مراحل خاص سازمان حمله به جای ساختارهای سفت و سخت شروع می کنیم، از اهمیتی که حرکات خاص توسط بازیکنان می تواند در حین پیشروی در زمین و همچنین در بهره برداری از فضاها داشته باشد بیشتر آگاه می شویم. دلیلی برای جدا شدن از بازیکن یارگیر حریف
استفاده از چرخش در فوتبال اولین بار با تیم هایی که توتال فوتبال را اجرا می کردند، مانند تیم هلندی رینوس میشلز مشاهده شد. چرخشها با استفاده از تاکتیکهای موقعیتی پیچیده توسط تیمهای آژاکس و بارسلونا به رهبری یوهان کرویف به چیزی عادی تبدیل شد. مارسلو بیلسا به دلیل پیادهسازی موفق چرخشها، به ویژه با لیدز یونایتد در لیگ فیزیکی همچون چمپیونشیپ به دقت مورد مطالعه قرار گرفت.
قبل از ادامه مطلب مطالعه کتاب زیر را به شما سفارش می کنم
خرید کتاب چرخش در فوتبال : راهنمای تاکتیکی پیشرفته برای درک حرکت در میان بازیکنان در بالاترین سطح
تجزیه و تحلیل تاکتیکی تیم های مختلف به ما کمک می کند تا این چرخش ها را به راحتی بعد از بازی تجسم کنیم. اما چگونه میتوانیم اصول پشت حرکاتی که یک چرخش خاص را درگیر میکند را به بازیکنان آموزش دهیم؟ چگونه یک چرخش با اصول بازی ما هماهنگ می شود؟ به عبارت دیگر، چگونه میتوانیم چرخشها را در جلسات آموزشی خود پیاده سازی کنیم به گونهای که به جای حرکات هماهنگیشده و منفعلانه، یک فرآیند تصمیمگیری فعال در پیدا کردن و بهرهبرداری از فضاها ایجاد شود؛ در عین حال اهداف مدل بازی ما را حفظ کند؟ فوتسال، میتواند به ما کمک کند تا مفهوم چرخشها را بهتر درک کنیم و ایدههایی را که میتوانیم به ارث ببریم، ارائه دهد.
مقایسه فوتبال و فوتسال
فوتسال در داخل سالن و روی یک زمین کوچک بازی میشود جایی که تیمها از نظر فضا محدودیت دارند و بازیکنان وقت کمی برای کار توپ دارند. در اکثر موارد، بازی شامل یک رقابت 4 در برابر 4 به همراه دو دروازه بان است. اما در فوتبال، زمین بسیار بزرگتر است. به تبعیت از چگونگی تراکم بازیکنان در بخشهای خاص زمین و نحوه بازی تیمها فضاها میتوانند گسترده یا تنگ باشند. به ندرت در زمین صحنه 10 در برابر 10 را مشاهده میکنیم و به جای آن در مراحل مختلف بازی ، بازی به بازیهای کوچکتر (3 نفر به 2 نفر، 4 نفر به 4 نفر و غیره) تقسیم میشود. محدود کردن همه بازیکنان در یک فشار هدفمند به مدت زمان بیشتری نسبت به فوتسال طول میکشد و بنابراین همیشه یک “بازیکن آزاد” وجود دارد که میتوان از آن بهرهمند شد و منجر به مواقع متعددی از اورلود ها یا کاهش بارها می شود. در زیر، نمونه ای از یک چرخش معمول فوتسال توسط تیم فوتسال بارسلونا استفاده میشود که در مورد آن بیشتر توضیح خواهم داد.
مهمتر از همه، در فوتسال، مرزهای بازی ثابت است و با خطوط زمین مشخص می شود. اما در فوتبال، قانون آفساید به این معنی است که مرزهای بازی متغیر است و توسط خط دفاعی حریف برای هر تیم مهاجم کنترل می شود. این موضوع باعث می شود که فضاها برای بهره برداری بسیار متغیر و بسته به شکل تیم و موقعیت بازیکنان در دسترس باشند. با این حال، میتوانیم از اصول خاصی از چرخشها در فوتسال را در بخشها و فازهای خاصی از زمین و بازی بهره ببریم تا از فضا استفاده کنیم و با حرکت مداوم ساختارهای دفاعی حریف را به هم بزنیم. این تصویر از یک بازی تیم لیدز یونایتد، چرخشهای استفادهشده توسط مارسلو بیلسا را نشان میدهد.
مفهوم چرخش در فوتسال
چرخش در فوتسال به عنوان انطباق با قانون پاس به دروازه بان تکامل یافته است. هنگامی که دروازه بان توپ را به یکی از بازیکنان پاس می دهد، تنها زمانی می تواند دوباره توپ را از بازیکن خودی دریافت کند که توپ به بازیکن حریف برخورد کرده باشد. . این به معنای واقعی این است که دروازهبان دیگر نمیتواند در مرحله ساخت بازی پس از بازی کردن اولین پاس در آن شرکت کند. این قانون برابری عددی (4 در 4) را در اکثر مراحل بازی تضمین می کند، به استثنای مرحله “پاورپلی” زمانی که یک تیم دروازه بان خود را به نیمه حریف منطقه ای که در آن محدودیتی ندارد می برد و آن را 5 بر 4 در یک بازی پرخطر و ریسک بالا می کند. هدف چرخش ها ایجاد فضا در برابر تیمهایی است که به فشار زیاد از جلوی زمین بازی می کنند است..
چهار بازیکن داخل زمین عبارتند از بازیکن عقبگیر (فیکسو)، فلنگهای چپ و راست و بازیکن راس (پیوت). اگر زمین بازی فوتسال را به صورت عمودی به سه منطقه تقسیم کنیم، دو وینگر هر کدام کناره ها را اشغال می کنند و دو بازیکن مرکزی در راهروی مرکزی به شکل الماس قرار می گیرند. دو سیستم رایج در فوتسال عبارتند از سیستم 3-1 (شامل سه بازیکن با یک پیوت ثابت) و سیستم 4-0 (شامل هر چهار بازیکن).
بیایید یک سناریو تصور کنیم که تیم صاحب توپ (قرمز) با سیستم 1-2-1 در مقابل یک تیم (آبی) که در یک مربع دفاعیست، قرار میگیرد. هنگامی که دروازهبان قرمز به همتیمی اش توپ را پاس می دهد، دیگر مجاز به شرکت در ساختار بازیسازی در نیمهٔ خود نیست. بیایید فرض کنیم که آبیها تصمیم به شروع پرس متمرکز به صورت دفاع من تو من می گیرند تا زمان و فضا را برای قرمزها محدود کنند. آبیها یک بازیکن قرمز را (نشان داده شده توسط جهتهای پیکان) انتخاب میکنند تا او را در سراسر زمین یارگیری کنند.
حالا بیایید به چرخش 4-0 نگاه کنیم. به عنوان یک اصل کلی، برای حفظ مالکیت، بازیکن در راهروی مرکزی توپ را به طور کناره ها پاس می دهد و خود به سمت جلو جرکت می کند، در حالی که بازیکن در کناره ها به سمت عقب حرکت می کند تا از یک پاس از یک بازیکن در سمت مخالف دریافت کنند و چرخش حفظ شود.. بنابراین، عقبگیر حرکت را با یک پاس به چپ شروع کرده و به سمت جلو متمایل به چپ حرکت می کند. حالا وینگر چپ بازیکن وینگر راست را پیدا میکند، در حالی که بازیکن راس از طریق جناح راست جلوی زمین حرکت میکند. عکس زیر برای توضیح این چرخش می تواند مفید باشد، برای سادگی کار بازیکنان حریف حذف شده اند.
اگر به موقعیت دفاعکنندگان آبی نگاه کنیم که در حال تعقیب بازیکنان مخصوص خود هستند، مشاهده خواهیم کرد که از موقعیت خود خارج شدهاند و فضاها برای قرمزها ایجاد کردهاند تا بتوانند گیرندهها را پیدا کرده و زوایای پاس دهی مناسب را پیدا کنند. یک جنبه مهم این حرکت این است که در هر لحظه، بازیکن در اختیار توپ حداقل دو گزینه پاس دهی برای یک بازه زمانی کوتاه دارد.
اولین گزینه برای قرمزها، گزینه ایمن با شماره 3 تا 4 برای ادامه چرخش 4-0 و حفظ مالکیت است. گزینه دوم سودآورتر است، یافتن شماره 2 که در فضای پشت دفاع به سمت بالا حرکت می کند تا در مقابل دروازه بان حریف حالت 1 دربرابر1 ایجاد کند. حتی اگر مالکیت توپ از دست برود، با قطع توپ توسط آبی ها (شماره 5)، قرمزها سه بازیکن باقی مانده را به دلیل چرخش خود پشت توپ خواهند داشت. قرمزها می توانند با استفاده از این چرخش با صبر و حوصله توپ را به گردش در آورند تا زمانی که لحظه مناسب برای نفوذ یا شکست خط پرس پیدا کنند.
چرخش ۴-۰ نشاندهندهی این است که چگونه بازیکنان از حرکت مکانی استفاده میکنند تا حریفان را جلب کرده و حتی در شرایط برابری عددی فضا برای خود ایجاد کنند. در چرخش ۴-۰، دو بازیکن با ادامه چرخش در همان سمت باقی میمانند، در حالی که در چرخش ۳-۱، بازیکنان پس از حرکت به مرکز، از هم عبور میکنند و در سراسر زمین حرکت میکنند. من چرخش 3-1 را توضیح نمی دهم، اما به طور خلاصه، این شامل استفاده از پیوت در موقعیت بالا میشود در حالی که سه بازیکن باقیمانده چرخش میکنند تا توپ را گردش داده و به دنبال فرصتی برای ارسال پاس به پیوت باشند.
چرخشها در وسط زمین
سادهترین راه برای تصور اینکه این چرخش ها در فوتبال چگونه کار میکند، توجه به مثلث وسط زمین است. اکثر ترکیب ها مانند 4-3-3 حداقل سه هافبک مرکزی دارند، حداقل یکی از آنها نقش هافبک دفاعی را بازی میکند. یک تیم دفاعی اغلب با یارگیری هافبک دفاعی، کنترل زیادی را بر روی بازیسازی حریف دارد و سعی میکند بازی را به سمت کنارهها هدایت کرده یا تیم مهاجم را وادار به ضربه بلند کند. چرخش بین هافبکهای مرکزی میتواند کمک کند تا فضاها و خطوط پاس آزادی را از عقب زمین ایجاد کند. بیایید ببینیم چگونه میتوانیم چرخش فوتسال را در حفره جلوی مدافعان شبیه سازی کنیم.
یک حالت را در نظر بگیریم که تیم مهاجم (قرمز) با یک ساختار 4-3-3 در برابر تیم مدافع (آبی) با ساختار 4-2-3-1 قرار گرفته است. این یک مقابله کلاسیک است زیرا ساختار 4-2-3-1 از دو هافبک دفاعی برای فشار به دو هافبک هجومی 4-3-3 استفاده میکند در حالی که بازیکن شماره 10 میتواند به تنهایی به هافبک دفاعی قرمز (#6) فشار آورد. توپ در اختیار هافبک مرکزی قرمز است اما در حال حاضر هیچ گزینهای برای بازی وجود ندارد چرا که هر سه هافبک یارگیری شدهاند. برای اجرای این چرخش، از سه کانال مشابه فوتسال استفاده خواهیم کرد؛ به عبارت دیگر، کانال مرکزی و نیمفضاهای راست و چپ.
با استفاده از یک چرخش، شماره 6 قرمز از وسط جلو میآید و از نیمه فضای چپ به عقب برمی گردد. شماره 8 عمیقتر به سمت نیمه فضای چپ حرکت میکند تا توپ را از دفاع مرکزی دریافت کند. شماره 10 همزمان با بازی توپ توسط شماره 8، به سمت عقب حرکت میکند، در حالی که همچنان توسط مدافع نزدیکش یارگیری شده است. در این حالت، شماره 6 حرکت خود را کامل کرده و به داخل حفره بازگشته است، بهطوری که شماره 10 بتواند توپ را به سمت همان جهت به شماره 6 که آزاد است پاس بدهد. شکل تیم مدافع زیاد تغییر نکرده است، اما تیم مهاجم توانسته سه پاس موفق ارائه دهد و فضا ایجاد کند. به عنوان مثال، فضایی که شماره 6 از طریق آن عقب آمده است، حالا میتواند توسط وینگر کناری برای دریافت یک پاس آزاد اشغال شود و خط پرس حریف شکسته و به قرمزها کمک میکند تا به مرحله سوم بازیسازی در نیمه حریف پیش بروند.
چرخشها وینگر ها
هنگامی که تیم حملهکننده به مرحله سوم ساخت حمله در نیمه میدان حریف وارد شده است، که ایجاد فرصت نامیده میشود، لازم است مالکیت توپ را حفظ کرده و برای باز کردن ساختار دفاعی حریف تلاش کند. اگر دفاع موفق شود ساختار خود را پشت توپ جا قرار بدهد و فضاهای اطراف محو.طه جریمه خود را امن کند، پیدا کردن بازیکن آزاد بسیار دشوارمی شود. اکثر تیمهای مهاجم سعی میکنند بدون هیچ تهدید واقعی، توپ را به صورت U شکل در اطراف حریف به گردش درآورند، تاکتیکی که پپ گواردیولا آنطور که در Pep Confidential توضیح داده شده است.
در شرایطی که فضاها محدود هستند و حریف به راحتی میتوانند با تعداد زیاد در پشت توپ برتری عددی ایجاد کنند، اصول فوتسال در ارتباط با چرخشها دوباره یک راهحل ارائه میدهند. ضروری است که سه جنبه برقراری تسلط بر کناره ها را درک کنیم: عرض، نفوذ و پوشش. عرض کمک میکند تا فولبک حریف را در محل خود نگه دارد و یک گزینه پاس ایمن با زمان و فضای کافی داشته باشید. حرکات نفوذی باعث عقب راندن خط دفاعی حریف میشوند چرا که مدافعان یک گام عقب برمیدارند تا امنیت حفظ شود و این به تیم مهاجم فضای بیشتری برای کار فراهم میکند. پوشش پشتیبانی و تعادل را ارائه میدهد و گزینه ای برای تغییر بازی فراهم میکند و در صورت وجود خطر واگذاری مالکیت، گزینه تعویض بازی را ارائه می دهد.
حالا بیایید به تاکتیک برد خودمان باز گردیم که آبیها به یک ساختار 4-4-1-1 در حالت دفاعی با فشردهسازی به سمت عقب میدان جایگیری کرده اند تا در برابر قرمزها که به دنبال باز کردن حالت دفاعی اند، دفاع کنند. ما قصد داریم بر روی بازی در سمت چپ زمین تمرکز کنیم، با توجه به اینکه توپ در اختیار مدافع مرکزی شماره 4 است که به خوبی وارد نیمه حریف شده است. میبینیم که این یک مورد برابری عددی است وآبیها به شدت دفاع میکنند و هیچ فضای آزادی وجود ندارد. دوباره با استفاده از مرجع فوتسال، نحوه چرخش قرمزها در سه کانال – بال چپ، نیمه فاصله و راهرو مرکزی را تجزیه و تحلیل خواهیم کرد.
شماره ۶ توپ را به طرف چپ به مدافع چپ (شماره 5) پاس می دهد تا عرض بازی باز شود، در حالی که وینگر چپ (شماره 11) به خط دفاعی در نیمفضا حمله کرده و سعی در نفوذ دارد. هافبک تهاجمی (شماره 10) از راهروی مرکزی برای ارائه پوشش به نیمه فضا می رود. مشابه چرخش 4-0 در فوتسال پس از رها کردن توپ به کناره، شماره ۶ به نیمفضا حمله میکند ، در حالی که شماره 11 در امتداد بال چپ عقب می آید تا عرض جدیدی به قرمزها ارائه دهد در حالی که شماره 10 پوشش جدید شده است. چرخش به همین شکل با جابجایی نقشها ادامه پیدا میکند و در سکانس سوم میبینیم، مانند فوتسال، بازیکنی که توپ را در اختیار دارد، دو گزینه دارد، یک پاس سالم به وینگر چپ (شماره 11) برای ارائه عرض یا یک پاس نفوذی به فولبکی که به نیمفضا حمله کرده و به خط دفاعی حمله میکند. در صورت هرگونه خطر از دست دادن مالکیت، بازیکن پوشش میتواند برگردد و توپ را با عقب بازی کند یا به دنبال تغییر نقطه حمله به قسمتی از زمین باشد که تراکم کمتری دارد.
ما اغلب این چرخش ها را در تیم هایی می بینیم که در یک بازی موقعیتی با حفظ اصول اساسی عرض، نفوذ و پوشش شرکت می کنند. در زیر میتوانیم یک تیم واقعی را ببینیم که از چرخشها برای حفظ این اصول برای ایجاد موقعیتها و پیشرفت به مرحله نهایی آمادهسازی که مرحله پایانی در محوطه جریمه است، استفاده میکند. چرخش های فوتسال را می توان برای ایجاد حرکات پویا بین بازیکنان و یافتن فضاهای جدید وام گرفت.
چرخش در سیستم 9 کاذب یا False-9
وقتی نحوه عملکرد چرخش فوتسال را درک کنیم، به راحتی می توان دید که چگونه می توان پویایی بین سه یا چهار بازیکن ایجاد کرد. در اصل، بخشهای خاصی از زمین میتواند شبیه به سه منطقه یک زمین فوتسال باشد و چرخش بین بازیکنان میتواند به خارج کردن حریف از موقعیت کمک کند. بزرگترین طرفدار این ایده خود گواردیولا با تیم بارسا در فصل 12-2011 با حضور لیونل مسی، آندرس اینیستا، ژاوی هرناندز و سرخیو بوسکتس بود.
ما میتوانیم ببینیم که اگر فوروارد میانی با سه هافبک مرکزی در چرخش 4-0 باشد، یک سیستم نه کاذب شکل می گیرد. در حالی که یک هافبک تهاجمی (شماره 8) در امتداد یک راهرو به سمت بالا حرکت می کند، دیگری (شماره 10) در امتداد راهروی دیگر عقب می آید و گزینه های جدیدی برای پاس فراهم می کند. اگر مهاجم مرکزی (9) به عنوان بخشی از چرخش وارد خط میانی شود، وینگر چپ (11) می تواند از یک منطقه کناری به فضا حمله کند و باعث می شود که مدافع چپ فضای خالی را پر کند تا وینگر عرض تیم را حفظ کند.
چرخش های مشابه زیادی را در منچسترسیتی پپ با حضور گابریل ژسوس به عنوان مهاجم و چرخش با داوید سیلوا، رحیم استرلینگ یا برناردو سیلوا دیده ایم.
گواردیولا اینگونه اظهارنظر کرده است:
“فوتسال مانند یک مربع است، یک چارچوب: قطرها و ضلع ها پایهای برای گفتگو بین بازیکنان هستند. در فوتسال هیچ تفاوتی بین حمله و دفاع وجود ندارد، همه بازیکنان باید دو فاز را یکسان تفسیر کنند و انتقال دفاع به حمله ثابت و سرگیجهآور است.”
یک سیستم الهام گرفته از فوتسال باید به الزامات آن پایبند باشد که هر بازیکن باید همزمان حملهکننده و دفاعکننده باشد، که بخش حیاتی از یک سیستم 9 کاذب است. پرس باید فوراً پس از از دست دادن توپ اعمال شود و یکبار تصرف توپ، هدف حرکت به سمت جلو با استفاده از برتریهاست.
نتیجهگیری
اظهارات کرایف در مورد “تیم رویایی” خود در دهه 90 مبنی بر اینکه ” بارسلونا در یک زمین بزرگ فوتسال بازی می کند” نشان می دهد که فرمت سالنی بازی چقدر بر مدل بازی او تأثیر گذاشته است همانطور که کرایف شهادت داد، ریشه های بازی موقعیتی به رینوس میشلز بازمی گردد. کرایف در مورد سبک آنها در آن زمان گفت: “من فکر می کنم همه باید بتوانند در تمام پست های مختلف زمین بازی کنند.” وی ادامه داد: نکته ویژه در مورد تیم هلند حرکت است. همه حرکت می کنند. این اساس آن است.» این نیز پایه های فوتسال است که در آن از حرکت مداوم و جابجایی موقعیت ها برای یافتن و ایجاد فضا استفاده می شود.
از آن زمان، تعداد زیادی از مربیان اصول مشابهی را در سبک بازی خود اتخاذ کرده اند و گواردیولا شاید در فصل 12-2011 با بارسلونا به کمال دست پیدا کند. بسیاری از بازیکنان مانند اینیستا و رونالدینیو توان فنی برتر خود را به پایههای فوتسال در دوره توسعهشان نسبت دادهاند. مؤسسه ” DNA Foundation Phase ” نیز از تمرین شکلدهی بازیکنان جوان از طریق فوتسال استفاده کرده است، همانطور که برای دهه ها پس از درک اهمیت فوتسال در پرورش بازیکنان تکنیکی با هوش تاکتیکی و توانایی تصمیم گیری برتر، یک رویه رایج در برزیل بوده است.
اصول تاکتیکی فوتسال به خوبی با اصول بازی موقعیتی هماهنگ بوده و چرخشهای ساده فوتسال به راحتی قابل اقتباس و اجرا در بخشهای خاصی از فرمت بزرگتر است. بازی فوتسال نگرش تازهای نسبت به چرخشها ارائه میدهد و تمرینات مربوط به اصول فوتسال یک پلتفرم رقابتی برای درک اصول زمان، فضا و حرکت به همراه حمله، دفاع و قرارگیری همزمان فراهم میآورد